×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

free

!--strat fall cod by pichak.net--brcenter =textjava src=http:pichak.netfunfallmahcodblack centerbr!--finish fall cod by pichak.net--

× !--strat fall cod by www.pichak.net--brcenter =text/java src=http://www.pichak.net/fun/fall/mah/cod/black/ /centerbr!--finish fall cod by www.pichak.net--
×

آدرس وبلاگ من

nasiim.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/nasim jo0n

خیانت

مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به  او گفت : 
-  می  خواهم ازدواج کنم . پدر خوشحال شد و پرسید :   

-   نام دختر چیست ؟   مرد جوان گفت :

-   نامش سامانتا است و  در محله ما زندگی می کند . پدر ناراحت شد . صورت در هم کشید  و گفت :

-  من متاسفم به جهت  این حرف که می زنم . اما تو نمی توانی با این دختر ازدواج  کنی چون او خواهر توست . خواهش می کنم از این موضوع چیزی  به مادرت نگو . مرد جوان نام سه دختر دیگر را  آورد ولی جواب پدر برای هر کدام از آنها همین بود . با  ناراحتی نزد مادر خود رفت و گفت :

-  مادر من می خواهم  ازدواج کنم اما نام هر دختری را می آورم پدر می گوید که او  خواهر توست ! و نباید به تو بگویم . مادرش لبخند زد و گفت :   

-  نگران نباش پسرم .  تو با هریک از این دخترها که خواستی می توانی ازدواج کنی .  چون تو پسر او نیستی . . . !

چهارشنبه 16 شهریور 1390 - 11:00:38 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://r0h4m.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 17 شهریور 1390   12:37:31 AM

slm ajqe man

koli hal kardam

b0o0o0o00os